جدول جو
جدول جو

معنی علی نابلسی - جستجوی لغت در جدول جو

علی نابلسی
(عَ یِ بُ لُ)
ابن محمد بن ابراهیم جعفری نابلسی حنبلی. مشهور به ابن عفیف. وی ادیب و فقیه بود. در سال 752 هجری قمری متولد شد. مدتی امر قضاء را در نابلس عهده دار بود. و در سال 813 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- رشف المدام فی وصف الحمام. 2- کشف القناع فی وصف الوداع. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ طَ بُ لُ)
ابن ناصرالدین بن احمد طرابلسی دمشقی حنفی. وی مدتی عهده دار توقیت در جامع اموی دمشق بوده است. او راست: نزههالعامل بالربع الکامل، که در سال 998 هجری قمری آن را تألیف کرده است. (از معجم المؤلفین از فهرس المؤلفین بالظاهریه)
ابن مصطفی بن ابی اللطف طرابلسی حنفی. مشهور به ابن کرامه. وی ادیب و شاعر بود و در سال 1162 هجری قمری درگذشت. او را رساله و اشعاری است. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر مرادی ج 3 ص 232)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ دُ لُ)
ابن حزمون اندلسی. وی شاعر و از اهالی مرسیۀ اندلس بود. و غالباً بطریق ابن حجاز بغدادی هجو و هزل می گفت و بسیاری از قضات و والیان از ترس هجوهای وی عطایا و بخشش های زیادی به او می دادند. درگذشت او بعد از سال 614 هجری قمری بوده است. (از الاعلام زرکلی بنقل از المعجب فی تلخیص اخبارالمغرب ص 293)
ابن عبدالرحمان اندلسی، مشهور به ابن هذیل. وی ادیب قرن هشتم هجری بود. او راست: حلیهالفرسان و شعارالشجعان. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الریاضیات المکتبه البلدیه ص 78)
ابن احمد بن سعید بن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن سفیان بن یزید فارسی اندلسی قرطبی یزیدی، مشهور به ابن حزم و مکنّی به ابومحمد. رجوع به ابن حزم و علی (ابن احمد...) شود
ابن موسی بن عبدالمک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. رجوع به ابن سعید و به علی (ابن موسی بن...) شود
ابن موسی بن علی بن موسی بن محمد بن خلف انصاری سالمی اندلسی جیانی، مشهور به ارفع رأس و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی انصاری شود
ابن محمد بن محمد بن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی، مشهور به قلصادی و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی قلصادی شود
ابن احمد بن حمدون اندلسی حمیری، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین. نحوی ولغوی قرن هفتم هجری. رجوع به ابوالحسن حمیری شود
ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر، مشهور به ابن سیده و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن سیده و به علی (ابن سیده...) شود
ابن محمد بن علی بن محمد حضرمی رندی اشبیلی اندلسی، مشهور به ابن خروف و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی اشبیلی شود
ابن محمد بن احمد بن عبدالله بن محمد بن علی باجی اندلسی مالکی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی باجی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بِ)
ابن محمد بن خلف معافری مالکی. مشهور به ابن قابسی و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بن محمد بن ... و نیز به ابن قابسی ابوالحسن علی... شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بُ)
ابن مجاهدبن مسلم بن رفیع کابلی رازی کندی. مکنی به ابومجاهد. رجوع به کابلی (ابومجاهد علی بن...) و علی (ابن مجاهدبن مسلم...) شود
لغت نامه دهخدا